Imam Kazem (PBUH) and the System of Representation

Abstract

ان تنظيم الوكاله؛ تركيبه متكونه من الامام المعصوم و عدد من الاصحاب المقرّبين و المخلصين، تهدف الي ايجاد تشكيله منسجمه من اجل الوصول الي الاهداف الدينيه. لم تكن مهام هذا التنظيم منحصره في الامور الماليه فحسب بل كانت تشتمل علي مهام سياسيه، دينيه و ارشاديه ايضاً. ابتدا هذا التنظيم عمله في النصف الثاني من عصر الامام الصادق7 ثم اخذ بالاتساع و الانسجام بشكل واسع حتي نهايه الغيبه الصغري. واجه التنظيم في عصر الامام الكاظم7 مشاكل كاعتقاله و تعذيبه7 و كذلك بعض وكلايه غير ان المناطق المشموله بالوكاله و ضمن سيطره الوكلااخذت بالاتساع اثر النشاطات الواسعه. و كان وكلايه7 يمارسون عملهم في عده نواحي كالكوفه، بغداد، المدينه و مصر و غيرها من المناطق. استطاع7 رغم اعتقاله و الضغوط المفروضه عليه ان يحافظ علي التنظيم الذي اسسه ابوه7 و ان يعمل علي توسعته. يدرس هذا المقال طبيعه و مكانه هذا التنظيم في عصر الامام الكاظم7 و كذلك دور الامام في حفظه و اتساعه.

The system of representation includes infallible Imams (PBUT) and a number of close and trustworthy followers through the cooperation of each other, they could provide the ground for the development of coherent structure relying on it; their religious goals would be authenticated. The responsibilities of this organization were not limited to the financial affairs and it was included their political, religious and guide duties. These formations were initiated since the second half of Imamate period, from the time of Imam Sadeq (PBUH) afterward and gradually it could be of more order, extensiveness, coherence and constancy till the end of the lesser occultation. In the time of Imam Kazem (PBUH), this system encountered with problems such as arrestment and torture of holiness as well as some lawyers, whereas the domains under the domination of lawyers could be developed through their extensive activities. The lawyers of that holiness were busy acting in the regions such as Kufa, Bagdad, Medina, Egypt and some other parts. In spite of imprisonment and the existent pressure, that holiness could preserve and develop the systems established by his respectful father, Imam Sadiq (PBUH). In the present writing, it would be investigated the position as well as the condition of this system in the period of Imam Kazem (PBUH) and also the role of that holiness in its preservation and development.

سازمان وکالت، مجموعه‏ای متشکل از امامان معصوم: و عده‏ای از پیروان نزدیک و وفادار آنان بود که با همکاری یکدیگر، تشکیلات هماهنگ و منسجمی را پدید آوردند تا با اتکابر آن پیشبرد اهداف دینی خود را محقق سازند. وظایف این سازمان به امور مالی منحصر نبود و وظایف سیاسی، دینی و ارشادی را نیز شامل می شد. این تشکیلات از نیمه دوم عصر امامت، یعنی از زمان امام صادق7 به بعد آغاز به کار نمود و رفته‌رفته دارای نظم و گستردگی و هماهنگی بیش تری شد و تا پایان عصر غیبت صغرا استمرار داشت. در عصر امام کاظم7، این سازمان با مشکلاتی همچون دستگیری و شکنجه حضرت و برخی از وکلا مواجه شد، ولی نواحی زیر پوشش وکلا و محدوده اقتدار آنان با تشدید فعالیت‏ها گسترش مییافت. وکلای آن حضرت در نقاطی مثل کوفه، بغداد، مدینه، مصر و برخی نقاط دیگر به فعالیت مشغول بودند. آن حضرت با وجود حبس و فشارهای موجود، توانستند تشکیلاتی را که پدرِ بزرگوارشان تاسیس کرده بودند، نه تنها حفظ کنند بلکه آن را گسترش دهند. در پژوهش حاضر، جایگاه و وضعیت این سازمان در عصر امام کاظم7?و نیز نقش آن حضرت در حفظ و گسترش آن بررسی خواهد شد.